به گزارش نقطه تسلیم، بعد از حادثه سقوط بالگرد رئیس جمهور شهید و به ناچار برگزاری زود هنگام انتخابات ریاست جمهوری، کمتر کسی این احتمال را می داد که رییس جمهور بعدی از جبهه اصلاحات باشد.
خصوصا با جهد و تلاشی که دولت رئیس جمهور شهید رئیسی در دوران ریاست جمهوری خودش در ارتباط با مردم و چهره صادقانهای که از خودش نشان داد و همچنین دستاوردهای سیاست خارجی که بدون اتکا به معاهده برجام و FATF توسط دولت سیزدهم بدست آمده بود.
صد البته تورم در برخی از اقلام معیشتی مردم را نمیتوان در نقطه ضعف دولت سیزدهم نادیده گرفت، الا ایحال با دیدگاه نسبتا مثبت و تشییع با شکوه شهید رئیسی بسیار بعید به نظر میرسید که جبهه انقلاب و اصولگرایی در کمتر از چهار سال، کرسی قدرت را در انتخابات ریاست جمهوری به جبهه مقابل واگذار کند، اما به راستی چه اتفاق و یا اتفاقاتی منجر به این رویداد شد؟
در ادامه مطلب برخی از مهمترین این عوامل را تشریح خواهیم کرد:
تعدد کاندیداهای مدعی جبهه انقلاب:
یکی از عواملی که در پیروزی جبهه اصلاحات بی تاثیر نبود، وجود چهار کاندیدای مدعی انقلابی گری در مقابل یک نفر کاندیدای جبهه اصلاحات بود که در واقع نوعی مظلوم نمایی جبهه اصلاحات را در این بین تداعی می کرد؛ این امر را فارغ از هرگونه پیش داوری در وهله اول عامل تداعی مظلوم نمایی کاندیدای اصلاحات و در وهله دوم عامل تمرکز و اتحاد اصلاح طلبان باید دانست، موضوعی که در بین انقلابیون عامل تفرق و ایجاد سلایق گوناگون علی الخصوص بین دو نامزد مطرح شد.
رقابت شدید بین دو کاندیدای مطرح جبهه انقلابیون:
همان طور که در چند سطر قبل و عامل اول یعنی تعدد کاندیداهای مدعی انقلابی گری ذکر شد، تعدد کاندیداها عامل تفرق آرا این جبهه شد.
رقابت شدید بین طرفداران دو کاندیدهای مطرح انقلابی به قدری در زمان انتخابات زیاد شد که در برهههایی به کلی رقابت با جبهه مقابل یعنی جبهه اصلاح طلبان به ورطه فراموشی سپرده شد و رقابتی که از سوی برخی طرفداران دو آتشه تبدیل به رقابت بین برنامه و کارنامه شد و هریک سعی در توجیه و توفق کاندیدای مورد نظر خود داشتند.
در این دوران شاهد هستیم که طرفداران یکی از این دو کاندیدا دست به دامان چهره های مذهبی اعم از سخنرانان و مداحان مطرح کشوری شدند و حتی پا را نیز فراتر گذاشته و از میان بیانات رهبر انقلاب به دنبال جمله یا جملاتی در مد نظر بودن رهبری معظم در تایید کاندیدای مورد نظر خود بودند و این تقابل تا نیم روز جمعه انتخابات مرحله نخست نیز ادامه داشت.
حتی دست به دامان نظرسنجیهای غیر معتبر و تحلیلهای غیر واقعی و اینکه اگر کاندیدای فلان به نفع کاندیداها بهمان کنار برود چنان میشود ولی اگر کاندیدای بهمان به نفع فلان، کنار نرود چنان نمی شود.
نکته دیگر استفاده از بازار داغ شایعات مبنی بر کناره گیری کاندیدها به نفع یکدیگر بود که تا روز جمعه ادامه داشت؛ در مجموع این نکات منجر به سردرگمی رای دهندگان جبهه انقلاب و آرا خاکستری شد و یک جو منفی را ایجاد کرد.
دست کم گرفتن رقیب
شاید همان طور که در بالا ذکر شد، رقابت بین دو کاندیدای مطرح باعث شد کلا رقیب را که از شهرت آنچنانی نیز برخوردار نبود دست کم گرفته شود و تحرکات و فعالیتهای تبلیغاتی آنها غیر موثر پنداشته شود.
جبهه اصلاحات نسبت به جبهه اصولگرایان به اثر بخشی ابزار رسانه واقف بوده و هست با تمام قوا و خیلی حرفه ای در میزگردها و مناظرات صدا و سیما و بالاتر از آن در فضای مجازی ظاهر گردید و نسبت به تغییر فضای رقابتی به نفع خود با ساخت کلیپ های حرفه ای تبلیغاتی و سخنرانیهای حرفه ای مثل ظریف اقدام کرد.
انتشار شبهات فراوان و گردن انداختن وضع تحریمها به کاندیدای جبهه انقلاب که تا آخرین روز تبلیغات نیز پاسخ درخوری به آنها داده نشد، عدم تولید محتوا در خنثی سازی کلیپهای تخریبی و عدم استفاده بهینه از ظرفیت شبکه های اجتماعی مزید بر علت بود و از جمله اقداماتی بود که نقش موثری در پیروزی اصلاح طلبان داشت.
عدم ارتباط گیری صحیح با افراد کف جامعه در زمان تبلیغات توسط جبهه انقلاب
این عدم ارتباط گیری صحیح در شکل و محتوای تبلیغاتی در زمان انتخابات به این شکل بود که افراد مبلغ و دست اندرکار تبلیغات به شکل صحیح علی الخصوص در دور دوم انتخابات قادر به گفتگو و تبیین برنامههای کاندیدای خود، علی رقم جامعیت و عملیاتی بودن برنامه ها نبودند.
شاید به این دلیل بود که اولا خود این افراد به این برنامه ها توجیه نبودند، ثانیا از ظرفیت نیروهای خود به نحو احسن استفاده نمیکردند و عدم حضور فعال در فضای مجازی هم مزید بر این علت بود.
اظهارنظرها و موضع گیریهای نسنجیده
متاسفانه حضور برخی افراد حاشیه دار و گرفتن عکس سلفی در کنار کاندیدای انقلابی از دیگر عوامل عدم اقبال توده مردم به این کاندیداهای بود.
افرادی که به واقع یا به دلیل تخریب جبهه دشمنان داخلی و خارجی فاقد وجاهت بودند و جبهه اصلاح طلبان با استفاده از چنین ذهنیتهای غلطی توانستند در لولوسازی از رقیب موفق باشند.
اظهار نظرهایی همانند اظهار نظر رئیس ستاد کاندیدای انقلابی مبنی بر پسماند خواندن جریان مقابل، اظهار نظر دیگر کاندیدا مبنی بر اینکه اجازه نمی دهم رئیس جمهور بشوی! به کاندیدای اصلاح طلب، حس لجاجت نفرت را در برخی پدیدار آورد که منجر به رای به کاندیدای اصلاح طلب شد.
سادگی و قابل فهم و لمس بودن سخنان کاندیدای اصلاح طلب
در مقابل سخنان نخبگانی و سنگین کاندیدای انقلابی علی رغم اینکه برنامه کاندیدای انقلابی نتیجه ۱۰ سال کار میدانی و کارشناسی بود، به دلیل عدم سادگی در بیان و قابل فهم نبودن، آنچنان مورد استقبال قرار نگرفت، در عوض طرف مقابل با بیان مثالهای عینی از وضعیت معیشتی مردم و سادگی در رفتار توانست آرایی از جامعه را به سمت خود جذب کند.
عدم استفاده از ظرفیت میزگردها و مناظرات
لزوما در انتخاباتهای مختلف کسانی که قوی و خوب هستند توسط مردم انتخاب نمیشوند، بلکه کسانی که بتوانند خودشان را خیلی خوب معرفی و القا کنند که از دیگر کاندیداها بهتر بوده و منتخب مردم خواهند بود.
این مهم صورت نمی پذیرد مگر با نشان دادن چهرههای موجه از خود توسط کاندیداها و به چالش کشیدن دیگر رقبا و در واقع توجه به نقاط ضعف دیگران در مناظرات تلویزیونی که متاسفانه کاندیداهای انقلابی در مناظرات در موضع دفاعی قرار گرفته و به جای اینکه در موضع حمله و چالشی برخورد کردن باشد و فرصت بی نظیر مناظرات را از دست دادند.
انتخاب کاندیدای انقلابی یعنی امتداد ضعفهای وضعیت موجود
متاسفانه در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری این طور القا شد که انتخاب کاندیدای انقلابی امتداد و ادامه کاستیهای فعلی است و در واقع کاندیدای انقلابی به نوعی مدافع وضع موجود شد و اینکه بانی کاستی های موجود جریان انقلابی گری بوده و هست.
در خوب بودن و نکات مثبت شخص شهید رییسی حرفی نیست، اما برخی تصمیمات غیر کارشناسی از قبیل حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی که موجب ایجاد تورم شد، نباید از نظر دور نگه داشت. ولی شکل و محتوای تبلیغات کاندیدا به نوعی پیش رفت که کاندیدای انقلابیون به جای معرفی و تبلیغ برنامه های خود در برخی از اوقات مجبور به دفاع از عملکرد دولت سیزدهم می شد و در نقطه مقابل کاندیدای اصلاح طلب با ذکر چند مثال عینی از کالاهایی که دچار نرخ تورم شدید شده بودند عملکرد دولت سیزدهم را به چالش می کشید و این هم از اشتباهات فاحشی بود که در زمان انتخابات رخ داد.
نتیجه: عواملی که ذکر شد در واقع برخی از مهمترین عوامل پیروزی اصلاح طلبان بود؛ برخی عوامل دیگر از قبیل قول رفع فیلترینگ، آزادیهای اجتماعی و رفع تحریمها و تعامل با دنیا و غیره که طبق معمول شعار همیشگی اصلاح طلبان بود؛ جبهه انقلابیون چارهای جز بازبینی در برخی از رفتارهای خود ندارد.
برخی پیشنهادات برای تقویت جبهه انقلاب:
۱- پیشرو بودن در برخی از کاستی های حکمرانی با حفظ اصول انقلاب
۲ – پیشرو در افشاگری و حمایت از مبارزه با فساد
۳- تغییر گفتمان خود از آرمان گرایی محض به واقعیت گرایی با حفظ آرمانها به شکلی که مردم حس کنند در کنار آنها هستند
۴ – توجه به قدرت رسانه و فضای مجازی، ارائه کارنامه و به قول رهبر معظم انقلاب توجه به جهاد تبیین؛ تا جایی که حضور فعال تمامی دلسوزان جبهه انقلاب در شبکه های اجتماعی مطرح مانند اینستاگرام توییترو غیره ضروری است.
۵ – اتحاد و همدلی در بزنگاههای انتخاباتی و پرهیز از تخریب و تعدد کاندیداتوری
۶ – توجه به جوانان و ارتباط، کف میدانی با آنان با هر سلیقه ای
۷ – استفاده از جوانان توانمند در بدنه اجرایی با نام و نشان انقلابی گری
۸ – استفاده از جوانان در کارهای حزبی و بها دادن به آنان
۹ – پرهیز ازتوجیه و حمایت از برخی افراد ناکارآمد به ظاهر انقلابی و دست آخر باید برای مردم کارآمدی جبهه انقلابیون چه در داخل و چه در خارج ملموس باشد.
مدیر سایت خبری و تحلیلی نقطه تسلیم