به گزارش نقطه تسلیم، دانیل بایمن مدیر برنامه جنگ، تهدیدات نامنظم و تروریسم در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در واشنگتن دی سی CSIS در مورد حملات اسراییل به ایران میگوید: در موجی از حملات، ارتش اسراییل به تاسیسات هسته ای نطنز، پایگاه های نظامی، و سایر اهداف در ایران حمله کرد و سه رهبر ارشد نظامی ایران در میان بسیاری دیگر از مقامات ارشد نظامی و چندین دانشمند هسته ای را ترور کرد.
حملات نظامی اسراییل احتمالا برنامه هستهای ایران را به عقب میراند، اما بخش هایی از این برنامه به درجات مختلف دست نخورده باقی خواهد ماند و ایران به دنبال تلافی خواهد بود، تا جایی که آشفتگی ناشی از وضع کنونی ممکن است ایالات متحده را به رغم تمایل دولت ترامپ برای اجتناب از حمله به ایران سوق دهد.
ایران دهههاست که برنامه هستهای فعالی داشته و در سالهای اخیر، این کشور بیش از هر زمان دیگری میتوانست به سلاح هستهای نزدیک شود.
تهران به طور پیوسته تاسیسات غنی سازی را توسعه داده است، در سال ۲۰۱۵، دولت اوباما در مورد برنامه جامع اقدام مشترک مذاکره کرد که این برنامه را متوقف کرد، اما پرزیدنت ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد و آن را یک “توافق بد” اعلام کرد.
از آن زمان، ایران اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنی کرده است، سطح بالایی که کشور به راحتی میتواند به سطح ۹۰ درصد مورد نیاز برای مواد تسلیحاتی برسد.
اسراییل مدتهاست که سلاح هستهای ایران را به عنوان یک تهدید وجودی در جهان اعلام میکند، بنیامین نتانیاهو، اگرچه اغلب تند صحبت می کرد، اما در بیشتر دوران نخست وزیری خود در مورد استفاده از نیروی نظامی محتاط بود، قبل از حملات تروریستی هفتم اکتبر ۲۰۲۳، به نظر میرسید که درگیری بین دو کشور چندین عامل بازدارنده قدرتمند داشته باشد:
- پاسخ حزب الله که شامل شلیک راکت و موشک گسترده به اسراییل باشد.
- تلافی مستقیم ایران، از جمله حملات موشکی و پهپادی از زرادخانههای خودش.
- احتمال پیوستن سایر نیروهای نیابتی ایران در منطقه، مانند حماس، به حملات هماهنگ.
- این خطر که تهران میتواند در عرصه بین المللی و منافع ایالات متحده و اسرائیل را هدف قرار دهد.
ایالات متحده نیز به طور مداوم با حمله مخالفت می کرد و به توانایی اسرائیل برای انجام آن به تنهایی تردید داشت و تمایلی به متعهد کردن نیروهای آمریکایی به حمایت از چنین عملیاتی نداشت.
رهبران ایالات متحده همچنین می ترسیدند که این حمله، خاورمیانه را بی ثبات کرده و ایران را به دو برابر کردن تلاشهای خود برای دستیابی به سلاح هستهای سوق دهد.
با این حال، اسرائیل امروز کشوری نیست که قبل از حملات هفت اکتبر بود، در یک درگیری کوتاه اما شدید، اسرائیل حزب الله را با یک کارزار اطلاعاتی و نظامی چشمگیر غافلگیر کرد، با این حال اسراییل در غزه با عملیات نظامی غیرمولد گیر کرده است، اما حماس بسیار ضعیف تر از قبل است.
علاوه بر این، تلاشهای ایران برای حمله مستقیم به اسراییل در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ چندان تاثیرگذار نبود، چون اسراییل با کمک آمریکا بسیاری از موشکها و پهپادها را رهگیری کرد و تلفات کمی متحمل شد. پاسخ خود اسرائیل علیه ایران، در حالی که سنجیده بود، شامل حمله به اهدافی بود که به خوبی دفاع شده بودند مانند سامانه های پدافند هوایی، که نشان دهنده دسترسی بالقوه اسرائیل بود.
اسراییل همچنین نفوذ اطلاعاتی فوق العاده ای را در حزب الله و ایران در حملات خود نشان داد و نشان می دهد که ممکن است اطلاعات بسیار خوبی در مورد برنامه هسته ای ایران داشته باشد.
مشخص نیست که آیا این حمله واقعا برنامه ایران را در دراز مدت تحت تاثیر قرار میدهد یا خیر. حمله اسرائیل به رآکتور اوسیراک در عراق در ژوئن ۱۹۸۱ در ابتدا به عنوان یک موفقیت تلقی میشد. با این حال، بررسی سوابق دستگیر شده عراق نشان می دهد که این امر باعث افزایش گسترده مخفیانه و افزایش خطر گسترش سلاح های هسته ای درازمدت شده است. پیامدهای درازمدت حمله اسرائیل به ایران میتواند مشابه باشد.
مشخص نیست که این حمله در کوتاه مدت بیش از خسارت حاشیه ای وارد خواهد کرد یا خیر. ایران از اسرائیل دور است و ادامه عملیات نظامی بر فراز خاک ایران را دشوارتر میکند.
اعتقاد بر این است که سایت های هسته ای کلیدی در ایران، مانند نطنز لایه دفاعی بالایی دارد و برخی از آنها زیر لایههایی از بتن مسلح قرار دارند و فردو در داخل یک کوه ساخته شده است.
برخی از این تاسیسات ممکن است نیاز به حملات متعدد مهمات اسراییلی داشته باشند، اگرچه اسرائیل نشان داده که میتواند بر پدافند هوایی ایران غلبه کند، اما برخی از این سامانهها، مانند “اس ۳۰۰ پی ام یو ۲” روسیه، قدرتمند هستند و برای مختل کردن آن نیاز به حملات بیشتری دارند و خطر از دست دادن هواپیماهای اسراییلی را به همراه دارد.
کشورهای منطقهای مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، در حالی که دوستان ایران نیستند، نمی خواهند آشکارا از عملیات نظامی اسراییل حمایت کنند.
بنابراین، ادامه عملیات برای اسراییل دشوار است و انهدام تاسیسات ایرانی را که به خوبی محافظت میشوند، دشوارتر می کند، اگرچه مطمئنا آسیبهایی به بار می آورد.
ایالات متحده به راحتی میتواند به این درگیری کشیده شود، حتی اگر با حمله اسرائیل مخالفت کند، با توجه به روابط نزدیک بیت المقدس و واشنگتن، تهران ممکن است معتقد باشد که ایالات متحده با اطلاعات و تسلیحات به این حمله کمک کرده است، حتی اگر این بار ایالات متحده نقشی نداشته باشد (تاکنون نقش ایالات متحده مشخص نیست).
قبل از حمله اسراییل، ایران تهدید کرده بود که در پاسخ به حمله اسرائیل به پایگاههای آمریکایی در خاورمیانه حمله خواهد کرد و همچنین میتواند از علیه اهداف آمریکایی اقدام کند.
اگر متحدان منطقهای به اسرائیل کمک کنند یا اگر ایران به این نتیجه برسد که این کار را کردهاند، ممکن است آنها نیز هدف قرار بگیرند و انگیزه دیگری برای پیوستن ایالات متحده به این نبرد فراهم کنند.
واشنگتن همچنین ممکن است احساس کند که مجبور است کار اسرائیل را به پایان برساند و اسرائیل ممکن است روی چنین واکنشی از سوی آمریکا حساب کند.
برخلاف اسراییل، ایالات متحده پایگاه هایی در نزدیکی ایران دارد و می تواند حملات ویرانگرتری به تاسیسات مرتبط با هسته ای انجام دهد و همچنین پدافند هوایی ایران را به شدت تضعیف کند.
دانش آموخته علوم سیاسی، خبرنگار، تحلیلگر و فعال حوزه اجتماعی و فرهنگی