به گزارش روز چهارشنبه سرویس خارجی نقطه تسلیم، ژوزف باسکو در تارنمای هیل، نزدیک به کنگره نوشت: روابط چین و ایالات متحده وارد یکی از خطرناکترین دورههای خود در چند دهه اخیر شدهاست، حتی به دوران رویارویی خونین در جنگ کره باز میگردد.
شی جینپینگ که روز به روز ناآرامتر به نظر میرسد، ممکن است تصمیم بگیرد که ماه باقیمانده ریاستجمهوری بایدن تا انتقال قدرت، آخرین فرصت او برای بهرهبرداری از یک دولت بهشدت ریسکگریز باشد و یک اقدام نظامی علیه تایوان انجام دهد.
با وجود اعلامیههای عمومی بایدن مبنی بر اینکه برای دفاع از تایوان به مداخله نظامی خواهد پرداخت، احتمالاً تصمیم میگیرد که مسئله جنگ و صلح را به جانشین خود بسپارد.
اقدام چین علیه تایوان همچنین دولت تازه وارد ترامپ را در مقابل یک عمل انجام شده و یک معضل استراتژیک قرار خواهد داد، بهویژه اگر پکن بهجای تهاجم گسترده به تایوان، از محاصره یا تصرف جزیرههایی نظیر کینمن کوموی استفاده کند.
شی ممکن است محاسبه کند که رئیسجمهور ترامپ در دوره دوم خود تمایلی به آغاز جنگ برای معکوس کردن تجاوز معتدل چین نخواهد داشت، همانطور که بایدن در سال ۲۰۲۲ آماده پذیرش یک تهاجم محدود به اوکراین بود.
در دوره اول ترامپ، او حتی برای بازگرداندن کریمه و شرق اوکراین که در سال ۲۰۱۴ توسط ولادیمیر پوتین به روسیه ملحق شده بود و دولت اوباما – بایدن از سر ضعف پذیرفته بود، تلاشی نکرد. شاید این موضوع تحقق وعده اوباما در سال ۲۰۱۲ به پوتین مبنی بر انعطافپذیری بیشتر پس از انتخاب مجدد باشد.
احتمال اینکه شی اقدامی ناگهانی علیه تایوان انجام دهد بهدلیل تحولات اخیر در چین افزایش یافته است.
شی پس از یک دهه پاکسازیهای ظاهری ضد فساد که وفاداران خود را در موقعیتهای کلیدی دستگاه سیاسی و نظامی حزب کمونیست چین قرار داده بود، همچنان مقامات بیشتری را کشف میکند که از نظر او ناکارآمد، فاسد یا شخصاً به او وفادار نیستند.
۲ مورد اخیر شامل وزیر دفاع، دونگ جون، و دریاسالار میائو هوا هستند.
برخی دانشمندان برجسته غربی بر این باورند که این تغییرات در سطح بالای مقامات، شک و تردیدهایی درباره قابلیت اطمینان ارتش چین و توانایی آن برای اجرای موفقیتآمیز عملیات تایوان ایجاد کرده است.
اما واشنگتن نمیتواند نسبت به این مسئله بیتفاوت باشد، با توجه به نقش حیاتی فریب و غافلگیری در استراتژی چین، اینکه خرد متعارف چشمانداز اقدام علیه تایوان را کم اهمیت میداند، دقیقاً زمان را برای یک حمله پیشگیرانه چین مناسب میکند.
ارائه وضعیت انجام شده به جهان همان چیزی است که پکن با موفقیت در جنگ کره، تبت، ترکستان شرقی، ویتنام، هند، میدان تیان آنمن، هنگکنگ و دریای جنوبی چین انجام داده است.
اقداماتی نظیر بستن آبهای بینالمللی تنگه تایوان به روی ناوهای هواپیمابر همه کشورها به جز چین بخشی از طیف گسترده تجاوزات تدریجی علیه حاکمیت تایوان و قوانین بینالمللی است.
هر اقدام چین نسخه جدیدی از وضعیت موجود ایجاد کرده و بار اختلال در آن را بر دوش ایالات متحده و سایر کشورهای غربی گذاشته است.
این وضعیت شبیه به معضل بازیکن فوتبال است که پس از واکنش به یک تخلف آشکار اما دیده نشده، تنها خودش با جریمه مواجه میشود.
این باری است که دولتهای غربی بهطور طبیعی از پذیرش آن امتناع میورزند، زیرا بهشدت از تشدید تنشها میترسند.
این بازدارندگی فلجکننده بهطور اجتنابناپذیر ابتکار عمل را به دست متجاوزان میسپارد.
جنگ روانی آنها توانسته غربیها را متقاعد کند که پکن، مسکو، پیونگیانگ و تهران از جنگی بزرگ نمیهراسند، در حالی که در واقع چنین جنگی میتواند به پایان چندین رژیم، اگر نگویم همه، آنها منجر شود.
بایدن و ترامپ فرصت تاریخی منحصر به فردی دارند که این پویایی مخرب را تغییر داده و معکوس کنند.
آنها میتوانند به طور مشترک اعلام کنند که هرگونه تجاوز چین علیه تایوان، چه تحت دولت رو به پایان بایدن و چه در دوره دوم ترامپ، با پاسخی قاطع و نظامی از سوی بایدن یا ترامپ مواجه خواهد شد، که قاطعانه و بهطور علنی از سوی دیگری حمایت میشود؛ این اقدام منعکسکننده یک ایالات متحده متحد خواهد بود، زمان هشدار معتبر ایالات متحده به پکن اکنون است، نه پس از آغاز درگیریها.
چین مدتها است که برای اقدامی آشکار علیه تایوان آماده میشود و در حال حاضر تمرینات نظامی گستردهای را در اطراف این جزیره انجام میدهد.
وزارت دفاع تایوان گزارش داده که چین بیشترین تعداد کشتیهای جنگی خود را از زمان اولین انتخابات مستقیم ریاستجمهوری تایوان در سال ۱۹۹۶ جمعآوری کرده است؛ زمانی که به گفته دولت کلینتون، که به شدت متأثر شده بود، چین و ایالات متحده تقریباً وارد جنگ شدند.
رئیسجمهور کلینتون ناوهای هواپیمابر «یواساس نیمیتز» و «یواساس ایندیپندنس» را به سمت تنگه تایوان فرستاد، اما هنگامی که پکن تهدید به ایجاد دریای آتش کرد ناگهان آنها را بازگرداند.
کرت کمپبل، که در آن زمان معاون وزیر دفاع بود، بارها این واقعه را بحران موشکی کوبای دوم و نگاه به درون پرتگاه توصیف کرده است؛ اکنون که معاون وزیر خارجه است، بعید به نظر میرسد که او و دیگر مقامات دولتهای کلینتون و اوباما از نوع همکاری قدرتمند بایدن و ترامپ که در اینجا بهعنوان مؤثرترین بازدارندگی علیه ماجراجویی چین پیشنهاد شده است، حمایت کنند.
بایدن باید دوباره، با قدرت و بهوضوح اعلام کند که دولت او در صورت حمله یا محاصره هر بخشی از تایوان توسط چین، مداخله نظامی خواهد کرد، این بار بدون هیچگونه توضیح تضعیف کننده از سوی دولتش، ترامپ باید این بیانیه را تأیید کند و متعهد شود که این سیاست بازدارندگی را پس از ۲۰ ژانویه ادامه خواهد داد.
هشدار مشترک آنها به شی باید همچنین شامل وعدهای باشد که در صورت آغاز درگیریها توسط چین، استقلال سیاسی و دیپلماتیک تایوان به رسمیت شناخته خواهد شد؛ بایدن و ترامپ باید اعلام کنند که جنگ به معنای استقلال تایوان است و تهدید همیشگی پکن مبنی بر اینکه استقلال به معنای جنگ است را معکوس کنند.
آنها باید به پکن یادآوری کنند که قانون روابط تایوان تصریح میکند: برقراری روابط دیپلماتیک با جمهوری خلق چین بر این انتظار استوار است که آینده تایوان با ابزارهای صلحآمیز تعیین شود.
در نهایت، برای تقویت این پیام، بایدن یا ترامپ باید یک گروه جنگی ناو هواپیمابر را از تنگه تایوان عبور دهند، برای نخستین مرتبه از سال ۲۰۰۷، که تنها دومین عبور از این نوع از سال ۱۹۹۵ خواهد بود، چین که در سال ۱۹۹۶ هیچ ناو هواپیمابری نداشت، اکنون سه ناو دارد که با آنها در آبهای بینالمللی تنگه تایوان مانند یک دریاچه چینی رفتار میکند.
گزارشهای رسمی درباره عبور کشتیهای جنگی کوچکتر ایالات متحده عملیات آزادی ناوبری در ماههای اخیر به نظر کاهش یافته است.
زمان بازدارندگی واقعبینانه و معتبر توسط بایدن و ترامپ اکنون است، پیش از آنکه شی نتیجه بگیرد که انتقال ریاستجمهوری چراغ سبزی برای او در تایوان خواهد بود.
برنامه نویس، دانشآموخته علوم سیاسی و پژوهشگر تحریمهای اقتصادی