• امروز : سه شنبه, ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴
  • برابر با : Tuesday - 6 May - 2025
6
در گفت و گو با یک سالمند مطرح شد:

خاطرات پنهان یک بازنشسته/ از آلمان غربی تا آسایشگاه قزوین

  • کد خبر : 2786
  • 15 اردیبهشت 1404 - 22:22
خاطرات پنهان یک بازنشسته/ از آلمان غربی تا آسایشگاه قزوین
محمدتقی آریانژاد بازنشسته سازمان عمران قزوین (وابسته به وزارت جهاد کشاورزی) که این روزها در غربت آسایشگاه سالمندان امیر المومنین (ع) زندگی می‌کند، از خاطرات دوران آموزشی در آلمان غربی و خصوصیات مردم آن سخن می‌گوید.

به گزارش خبرنگار نقطه تسلیم، زندگی بیشتر ما انسان‌ها با خاطراتی پر فراز و نشیب همانند کتابی نانوشته است که اگر به رشته تحریر درآوریم، خواندن آن بسیار جالب و جذاب خواهد بود؛ با این حال مجالی برای درج تمام خاطرات وجود ندارد و تنها باید در پاره‌ای از موارد به شنیدن‌ها اکتفا کرد.

همه ما در اطراف خودمان افرادی سالخورده و بازنشسته داریم که کوهی از خاطرات و تجربه هستند، اما در این میان آشنایی من با یک بازنشسته سازمان عمران قزوین که این روزها غریب و تنها در کنج آسایشگاه سالمندان زندگی می‌کند، تجربه‌ای جالب بود.

محمدتقی خلج که بعدها فامیلی خود را به آریانژاد تغییر داد، سال ۱۳۱۷ شمسی در تاکستان متولد شد؛ تحصیلات ابتدایی را در دبستان دولتی خیام قزوین گذراند و برای ادامه تحصیل به دبیرستان بیوک گنجی رفت و در شهریور ۱۳۵۲ در مقطع سوم متوسطه از این دبیرستان فارغ التحصیل شد.

در دوران جوانی مسئولیت باشگاه ورزشی هژبر قزوین واقع در کوچه رستم خان را بر عهده داشته و به صورت حرفه‌ای در ورزش باستانی فعالیت می‌کرد که حتی افتخاراتی برای قزوین کسب کرد.

آریانژاد از تاریخ یکم فروردین ماه ۱۳۳۷ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۳۳۹ از طرف دولت وقت ایران جهت فراگیری اصول نوین کشاورزی، دامداری و ماشین آلات کشاورزی به کشور آلمان غربی اعزام شد و پس از سپری کردن دوره‌های آموزشی به کشور بازگشت.

او از اسفند سال ۱۳۳۹ تا آبان ماه سال ۱۳۴۰ در شرکت موریسن کنودسن (شرکتی متعلق به کشور آمریکا) در سد کرج کار می‌کرد و از اسفندماه ۱۳۴۰ تا آبان ماه ۱۳۴۱ نیز در سد اکباتان همدان مشغول به کار شد.

همچنین در سوم آذرماه ۱۳۴۳ با عنوان تکنسین کشاورزی با حقوق روزانه ۲۵۰ ریال به خدمت وزارت کشاورزی و سازمان مستقل عمران قزوین درآمد؛ محل کار او اداره نقشه برداری بود و در مزرعه سگزآباد کار می‌کرد.

آریا نژاد در تاریخ سوم مهرماه ۱۳۴۴ بنا به درخواست سرپرست طرح‌های آبیاری دشت قزوین با توجه به ورزیدگی و کارآموزی از تکنسین تسطیح اراضی به کمک نقشه بردار ارتقا یافت و وظایف و مسوولیت‌های او نقشه برداری در صحرا تعریف شد.

از اسفند سال ۱۳۵۰ در مدیریت آموزش و ترویج با پست مددکار روستایی به خدمت ادامه داد و در امتحانات خرداد ۱۳۵۲ شرکت کرده و موفق به کسب مدرک تحصیلی در مقطع سوم متوسطه شد.

آریانژاد در سال ۱۳۵۴ برای درمان و معالجه مادرش، او را به خارج از کشور و اروپا برد و از تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۶۲ در اداره ماشین آلات سازمان عمران سابق به خدمت خود ادامه داد.

نامبرده سرانجام با پست تکنسین مهندسی زراعی در سازمان عمران قزوین به تاریخ یکم آذرماه ۱۳۶۴ ازنشسته شده است.

دشت قزوین نقش موثری در امنیت غذایی کشور داشته و در این میان افراد زیادی به خود دیده که فعالیت برخی به سال‌های پیش از انقلاب اسلامی بازمی‌گردد.

سازمان عمران یکی از سازمان‌هایی بود که بنا به ویژگی‌های دشت قزوین با تجهیزات ویژه تشکیل شد و به همین دلیل کارکنان سازمان افرادی فنی و حرفه ای بودند که یکی از این افراد محمد تقی آریانژاد است.

او اکنون در کنج آسایشگاه سالمندان امیرالمومنین (ع) واقع در ابتدای جاده الموت قزوین و در تنهایی و غربت زندگی می‌کند، خبرنگار نقطه تسلیم به سراغ او رفت تا با او گفت و گویی داشته باشد، حال عمومی آریانژاد اگرچه مساعد نبود، اما برای پاسخ به سوالات خبرنگار ما اسقبال کرد:

نقطه تسلیم. از همین ابتدا لطفا از آموزش در کشور آلمان غربی برایمان بگویید.

۲ سال در آلمان دوره تخصصی کشاورزی دیدم، در آن سال‌ها دولت وقت ۲۵۰ نفر را به آلمان و ۲۵۰ نفر را به انگلستان اعزام کرده بود و من در کشور آلمان توانستیم به صورت عملیاتی آموزش ببینم.

نقطه تسلیم. به شما چه آموزش‌هایی داده می‌شد؟

این آموزش‌ها متنوع بود و شامل کشتکاری، کشاورزی، شیردوشی، دامداری، دامپروی و ماشین آلات کشاورزی بود، تا جایی که پس از آموزش و بازگشت به ایران، تمامی این موارد را به لحاظ جدید بودن به سایر همکارانم آموزش دادم.

نقطه تسلیم. یادتان هست که از قزوین چه تعداد برای آموزش اعزام شده بودند؟

از قزوین و به طور خاص از سازمان عمران قزوین بیش از ۱۰۰ نفر برای آموزش به کشور آلمان اعزام شده بودند.

بیشتر آموزش‌ها شامل جوکاری، گندمکاری و امور مربوط به دامپروری بود، اما همواره این افراد بعد از این دوره آموزشی به کار نقشه برداری در روستاها مشغول شدند و کل روستاهای استان توسط همین افراد آموزش دیده نقشه برداری شد.

نقطه تسلیم. مهمترین خاطرات شما از مردم آلمان چه بود؟

من در مدتی که در این کشور تحت آموزش بودم، زبان آلمانی را یاد گرفتیم، فقط می‌توانم بگویم که آلمانی‌ها مردمانی مهربان هستند و من مهربانی را آلمانی‌ها یاد گرفتیم.

متاسفانه اکنون در کشور ما کشاورزی وضعیت خوبی ندارد و شاید دلیل پیشرفت و موفقیت آلمان در حوزه کشاورزی وجود نظم بود، چون آلمانی‌ها انسان‌های منظم و کاری هستند و هر روز از ساعت چهار صبح مشغول به کار شده و هشت شب به سمت اقامتگاه برمی‌گشتیم.

من در طول مدتی که با آلمانی‌ها کار کردم، انسان‌های درستکار و با وفایی بودند، هر روز برای کشت و کار همراه با آن‌ها به صحرا می‌رفتیم و برای آن‌ها سرما و گرما مهم نبود، چون به هرحال در هر صورت و شرایطی کار تعطیل نمی‌شد.

نقطه تسلیم. در پایان اگر نکته‌ای جا مانده است، بفرمایید:

برای درست کردن کشاورزی ایران باید سخت کوش باشیم، در کشور ما عموما همه تن پرور هستند و درست کار نمی‌کنند.

ما آموزش دیدیم و آمدیم که کشاورزی خودمان را اصلاح کنیم، خداوند ما را آفریده که با درستی و راستی مفید باشیم، اما در بیشتر موارد حقه بازی کرده و درست کار نمی‌کنیم که اگر راه درستی در پیش بگیریم و تلاش کنیم، قطعا موفق خواهیم شد.

۵/۵ - (۳ نفر)

پژوهشگر حوزه مدیریت و کارآفرینی، خبرنگار

لینک کوتاه : https://noghtetaslim.ir/?p=2786

نظر شما

اشتراک
Notify of
0 نظرات
Newest
Oldest بیشترین رای
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات
0
دیدگاه شما برای ما سازنده است، لطفا نظر دهیدx