به گزارش نقطه تسلیم، اندیشکده بروکینز با انتشار یک یادداشت به قلم ویلیام گلستون در خصوص انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نوشت: ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ یک پیروزی شخصی به دست آورد، در همه ایالتهای نوسانی صاحب رای شد، سهم آرای خود را تقریبا در همه جا بهبود بخشید و – برخلاف پیروزی خود در سال ۲۰۱۶ – اکثریت مطلق آرای مردم را به دست آورد.
علاوه بر این، او حزب جمهوریخواه را به اکثریت بیش از حد انتظار در سنا هدایت کرد؛ اگرچه بسیاری از رقابتهای مجلس نمایندگان در حال پیگیری است، اما این افزایش ممکن است محدود به همین مجلس باشد در حالی که رو به رشد است.
در واقع، این اتفاقات ممکن است نشانگر دوران جدیدی در سیاست آمریکا باشد.
دانشمندان علوم سیاسی و تاریخدانان سالها زمان صرف تحلیل علل و اهمیت این انتخابات خواهند کرد و من اکنون به آن میپردازم، اگرچه دادهها ناقص هستند.
من با ۲ سوال مهم پاسخ های اولیه ای را ارائه خواهم کرد، که آنها دو روی یک سکه هستند: چرا دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ پیروز شد و چرا کامالا هریس شکست خورد؟ چرا ترامپ پیروز شد؟
دونالد ترامپ و مدیران کارزارهای انتخاباتیاش بر این باور بودند که میتوان قدرت رو به رشد جمهوریخواهان در میان رایدهندگان سفیدپوست طبقه کارگر را برای خلق یک ائتلاف چند قومیتی طبقه کارگر سازماندهی کنند.
او به درستی گفت: اگر نتایج نظرسنجیها دقیق باشد، در میان آمریکاییهای لاتین تبار و آفریقاییتبار، بهویژه مردان، پیشرفتهایی داشته است.
او سهم خود از آرای مردان سیاه پوست را از ۱۲ درصد به ۲۰ درصد و از مردان اسپانیایی تبار از ۴۵ درصد به ۵۴ درصد افزایش داد.
کمپین ترامپ همچنین معتقد بود که میتواند عملکرد خود را در میان بزرگسالان جوان بهبود بخشد و این کار را با افزایش از ۳۵ درصد در سال ۲۰۲۰ به ۴۲ درصد در سال جاری انجام داد.
شواهد حاکی از آن است که بیشتر این دستاوردها منعکس کننده تغییر به سمت ترامپ در میان مردان جوان است؛ ترامپ زمان زیادی را صرف پادکستهایی مانند جو روگان کرد که مخاطبان اصلی این گروه در دسترس نیستند.
پس از انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان، نیروهای پیروز ترامپ با یک انتخاب روبرو شدند: آنها می توانستند پیام خود را تعدیل کنند تا به حامیان ناامید نیکی هیلی که یک کمپین سنتی محافظه کار ریگان را اداره می کرد، برسند یا میتوانند به درخواست همه جانبه خود از پایگاه جمهوری خواهان ادامه دهند.
آنها راه دوم را انتخاب کردند و برنده قماری شدند که حزب را حول محور آنها متحد میکرد.
دونالد ترامپ ۹۴ درصد از آرای جمهوری خواهان را به دست آورد و به عنوان پاداش، امتیاز دموکراتها را در میان مستقلها از ۹ امتیاز در سال ۲۰۲۰ به پنج امتیاز در سال جاری کاهش داد.
انتخابهای تاکتیکی کارزار ترامپ نتیجه داد و مشخص شد که سه اقدام بسیار مهم هستند:
اول: کمپین با متقاعد شدن به اینکه پیوند شخصی شدید ترامپ با حامیانش که بیشتر کار جمع کردن افراد را انجام میدهد، تصمیم گرفت سرمایهگذاری هنگفتی روی سازماندهی سنتی مشارکت بر رای نکند و در عوض آن را به سازمانهای حامی واگذار کرد؛ اگرچه کمپین هریس مزیت خود را تبلیغ کرد، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد تفاوت زیادی در این مسیر ایجاد شده است.
دوم: کمپین ترامپ تصمیم گرفت که موضع هریس در مورد مسائل تراجنسیتی، ویلی هورتون باشد و سرمایه گذاری زیادی روی تبلیغات منفی که بر امواج رادیویی در سراسر ایالتهای جنوبی حاکم بود را انجام داد.
سوم: دونالد ترامپ تصمیم گرفت موضع خود در مورد سقط جنین را با اعلام زودهنگام این که هر ایالت باید خودش در این مورد تصمیم بگیرد، تعدیل کند و سپس با قول دادن به وتوی ممنوعیت ملی سقط جنین، پیامدهای این تصمیم خود را دو برابر کرد و بسیاری از دشمنان دیرینه سقط جنین ناامید و برخی نیز خشمگین شدند.
با این وجود، ترامپ هیچ بهایی پرداخت نکرد و تقریباً بدون تغییر نسبت به چهار سال پیش، ۸۱ درصد از آرای سفیدپوستان را به دست آورد.
چرا هریس شکست خورد؟
کمپین هریس همیشه با فراز و نشیب همراه بود، او معاون رییسجمهوری بود که محبوبیتش در اواسط سال اول ریاست جمهوری کاهش یافت و هرگز بهبود نیافت.
قضاوت عمومی در مورد عملکرد او در مورد دو موضوع اصلی یعنی تورم و مهاجرت به شدت منفی بود و هریس زمانی که جو بایدن تلاش خود برای دور دوم را کنار گذاشت، این عدم تایید را به ارث برد.
این واقعیت نیز علیه هریس موثر بود که بایدن آنقدر منتظر ماند تا رقابت را ترک کند.
تصمیم دیرهنگام رئیس جمهور این فرصت را از او گرفت که استدلال های خود را در یک دعوای مقدماتی طرح کند و او زمان معرفی خود به رای دهندگان را از دست داد.
او در این شرایط با متحد کردن سریع حزب و استقرار بر روی دستگاه مبارزات انتخاباتی بایدن به جای شروع از صفر، بهترین کار را انجام داد، اما هرگز به طور کامل بر مشکلات ناشی از جدول زمانی بایدن غلبه نکرد.
با نگاهی به نمونههایی از انتخابات ۲۰۲۲، او فرض کرد که قرار دادن حقوق بارداری در مرکز برنامه های خود، ارتشی از زنان خشمگین را بسیج میکند و آنها را با تعداد بیسابقهای به پای صندوقهای رای میبرد.
این اتفاق نیفتاد و سهم زنان از کل آرا نسبت به سال ۲۰۲۰ افزایش اندکی یافت و سهم هریس از زنانی که رأی دادند نسبت به سطح سال ۲۰۲۰ بایدن افزایش پیدا نکرد.
به سختی می توان قضاوت کرد که تاکید بر سقط جنین تا چه اندازه به عملکرد ضعیف هریس در بین مردان کمک کرده است؛ این تاثیرها فقط ۴۳ درصد نسبت به بایدن و ۴۸ درصد در سال ۲۰۲۰ است، اما هیچ چیز نتوانست آنها را متقاعد کند که دولت هریس نسبت به نگرانیهای آنها حساس باشد.
بحث پایانی او با این مضمون که: دونالد ترامپ یک خطر آشکار برای دموکراسی است، کمی بهتر عمل کرد.
این اتفاق تا حدی به این دلیل رخ داد که بسیاری از جمهوریخواهان و مستقلها، هریس و دموکراتها را تهدیدی واقعی برای دموکراسی میدانستند و علت دیگر این بود که این اتهام، اطلاعات جدیدی به رأیدهندگانی که تصمیمی برای رأی دادن نگرفته بودند ارائه نمیکرد.
دونالد ترامپ ممکن است شناخته شده ترین نامزد در تاریخ مدرن آمریکا باشد و تغییر دیدگاه هر کسی نسبت به او را دشوار میکند.
انتخابهای تاکتیکی هریس مشکلات او را بدتر کرد:
اول، او از فرصتها برای ایجاد نمایه سیاسی واضحتر چشم پوشی کرد، اگرچه عدم محبوبیت بایدن بار کمپین او را سنگین کرد، اما او حاضر نشد خودش را از او به هر طریقی که به رای دهندگان نفوذ کند، جدا کند.
به همین ترتیب، با امتناع از توضیح اینکه چرا مواضع مترقی در مورد جرم، مهاجرت، مراقبتهای بهداشتی و تغییرات آب و هوایی را کنار گذاشته است، تصور عمومی از خود را مبهم کرد و بر اتهامات کمپین ترامپ مبنی بر اینکه او یک رادیکال است، متمرکز شد.
با فکر کردن به مبارزات انتخاباتی موفق بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲، برخی از دموکراتها امیدوار بودند که هریس یک لحظه خواهر سولجا را داشته باشد که در آن او برای نشان دادن استقلال خود از برخی اصول ارتدکس حزبی جدا شد، اما این اتفاق نیفتاد.
دوم، تصمیم هریس برای اجتناب از مصاحبههای رسانه ای در نیمه اول کمپین خود این تصور را ایجاد کرد که او به اظهارات نوشته شده وابسته است و از اینکه به صورت مستقل فکر کند میترسد.
پاسخ دادن به سؤالات سخت میتواند شهرت یک نامزد را از نظر شایستگی و شخصیت افزایش دهد، نکته مثبتی که هریس و کمپین او برای مدت طولانی از آن غافل بودند.
نتیجه گیری
دموکراتها میدانستند که انتخابات نزدیک است، اما دامنه شکست آنها احتمالاً ابتدا باعث اتهامات و سپس یک دوره طولانی گفت وگو خواهد شد.
حزب مجبور خواهد شد در مورد علل شکست خود وارد بحث شود و آنچه به طور یقین یک مبارزه انتخاباتی طولانی و پر جنب و جوش خواهد بود و مسیر رو به جلو را تعیین خواهد کرد.
در همین حال، رییس جمهور ترامپ برای عمل به وعدههای گستردهای که در طول مبارزات انتخاباتی خود داده بود، به چالش کشیده خواهد شد.
باید دید که آیا او میتواند بدون افزایش هزینهها برای خانوادههای معمولی و ایجاد دور دیگری از تورم، تعرفه های هنگفتی را اعمال کند.
همچنین مشخص نیست که آیا او میتواند به همان سرعتی که ادعا میکند درگیری در اوکراین و خاورمیانه را متوقف کند و در عین حال تعهدات جهانی آمریکا را کاهش دهد.
این امکان وجود دارد که تلاش برای اخراج میلیون ها مهاجر حاضر در ایالات متحده با ایجاد درگیریهای داخلی و واکنش شدید در میان رای دهندگان لاتین تبار که به این هدف متحد شده اند، برای وی چالشهایی فراتر از انتظار را ایجاد کند.
اگر او نتواند امیدهایی را که برانگیخته است، به ویژه در حامیان جدیدی که اکثریت او را فراهم کرده اند، برآورده کند، ممکن است او و حزبش در سال ۲۰۲۶ و پس از آن بهای سنگینی را بپردازند.
برنامه نویس، دانشآموخته علوم سیاسی و پژوهشگر تحریمهای اقتصادی
پیروزی ترامپ یعنی بیچارگی ما