به گزارش نقطه تسلیم، شهید مصطفی چمران در عبارتی بیان میدارد «میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم، اما میگویم «آنکس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقواست» آنچه در کلام او نمایان است، پذیرش مسئولیت و مدیریت بر دو محور تخصص و تقوا است.
سنجش تقوا کار بسیار پیچیدهای است؛ در دین مبین اسلام تاکید شده که قضاوت از آن خداست و این که بخواهیم در خصوص تقوا و یا تعهد یک فرد برای انتصاب به یک مسئولیت در جامعه اسلامی نظر دهیم ،نه کار انسانی بلکه یک امر الهی بوده و قاضی اصلی خداوند است.
اما برای رسیدن به یک ارزیابی نزدیک به واقعیت در خصوص تعهد و تقوای فرد، موضوع صلاحیتهای عمومی مطرح میشود که در نظام گزینش کشور به عنوان ملاک ارزیابی تعهد فرد بدان پرداخته شده است.
عبارت گزینش به معنی انتخاب کارگزان دولتی یا کارکنان دولت به زمان برپایی دولت – شهرها در یونان باستان و پیش از میلاد حضرت مسیح (ع) بر میگردد و بعد از آن با راهاندازی و توسعه نظام دولت – ملت در جهان به دوران اواخر قرن هجدهم میلادی میرسد؛ از نظر دینی نیز عموم پیامبران، امامان الهی، ائمه و پیشوایان دینی و مذهبی هم بر این موضوع تاکید فراوانی داشتهاند.
ابن عباس در کتاب سنن البیهقی صفحه ۴۵۵ بیان میدارد که رسول خدا (ص) میفرمایند: «من استعمل عاملاً من المسلمین و هو یعلم ان فیهم اولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله و سنه نبیّه فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین؛ کسی که کارگزار و مدیری را به کار گمارد درحالی که می داند در میان مسلمانان فردی وجود دارد که برای آن مسئولیت شایسته تر و به قرآن و سنت آگاه تر است، در این صورت قطعاً به خدا و رسول خدا و همه مومنان خیانت کرده است.»
همچنین در کتاب بحارالأنوار جلد ۷۵، صفحه ۲۳۵ از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که «کُلُّ ذیصَناعَهٍ مُضطَرًّ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ یَحْتلِبُ بِها الْکَسْبَ: و هُوَ اَن یَکُونَ حاذِقاً بِعِلْمٍ مُؤَدّیاً لِلْاَمانَهِ فیهِ، مُسْتَمیلاً لِمَنِ اسْتَعْمَلَهُ؛ هر اهل فنی برای موفقیت در کسب و کار خود (که کارش بگیرد) به سه مطلب نیازمند است:نخست آن که تخصص و با هوشی در فن و حرفه مورد نظر داشته باشد، سپس آن که امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند و در نهایت با کارفرما و صاحبکار، خوشبرخورد و خوشقلب باشد.
بنابراین تعهد امری ضروری برای پذیرش مسئولیت مدیران و مسئولان در جامعه اسلامی است، در کشورمان نیز بنا به مقتضیات حکومت اسلامی به فرمان امام خمینی (ره) در ابتدای انقلاب تدوین و ابلاغ شد. شرایط گزینش مستند به قانون مربوطه شامل موارد ذیل است:
- اعتقاد به دین مبین اسلام و یا یکی از ادیان رسمی مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- التزام عملی به احکام اسلام
- اعتقاد و التزام به ولایت فقیه، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی
- عدم اشتهار به فساد اخلاقی و تجاهر به فسق
- عدم سابقه وابستگی تشکیلاتی، هواداری از احزاب و سازمانها و گروههای که غیر قانونی بودن آنها از طرف مقامات صالح اعلام شده و یا میشود، مگر آنکه توبه ایشان احراز شود.
- عدم سابقه محکومیت کیفری مؤثر
- عدم اعتیاد به مواد مخدر
بررسی صلاحیتهای یاد شده از طریق هستههای گزینش در سراسر کشور به صورت نظاممند انجام میشود، این بررسیها عموما بر دو محور صورت میگیرد: مصاحبه با فرد و تحقیقات محلی از او؛ البته علیرغم لزوم این امر انتقادی که مطرح است بر این جنبه و نحوه اجرای آن است.
شاید لازم و ضروری است این شاخصها به مقتضای زمانه به روز شده و مورد بررسی مجدد قرار گیرد هم در محتوای شاخص و هم در نحوه ارزیابی شاخصهای مذکور که میتواند در کابردیتر کردن امر گزینش و اثربخشتر کردن آن کمک شایانی کند.
همچنین نحوه تحقیقات محلی که هنوز بر مبنای همان روشهای ارائه شده در سالهای ابتدای انقلاب اسلامی است و باید با توجه به پیچیدهتر شدن فضای جامعه و نیز شخصیت مجازی افراد در فضای مجازی مورد بررسی مجدد قرار گیرد؛ البته منظور نگارنده حذف شاخصها نیست بلکه جرح و تعدیل بر اساس مقتضیات فضای کنونی کشور است که باید بر اساس یک برنامه مشخص بازبینی شود.
نکته مهم و حائز اهمیت، موضوع استمرار ارزیابی صلاحیتهای گزینشی است، بهطوری که پس از جذب اولیه افراد در یک ارگان دولتی، انجام دوباره فرایند گزینش تنها در زمان تبدیل وضعیت نوع استخدام مورد صورت میگیرد؛ در صورتی که نیاز است یک ارزیابی مداوم و مستمر در خصوص افراد و کارکنان دستگاههای اجرایی صورت پذیرد.
مستند به این فرمایش امام خمینی (ره) که: «میزان حال افراد است»، وضعیت گزینشی کارکنان باید در هر زمان و بهطور مستمر مورد بررسی قرار گیرد؛ این امر به گونهای است که افراد در زمان فرارسیدن تبدیل نوع استخدام و زمانی که برای تصدی یک پست پیشنهاد میشوند، قبل از انتصاب مورد بررسی گزینشی قرار میگیرند، در صورتی که این امر برای افرادی که هیچ انتصاب مدیریتی ندارند مصداق ندارد.
از طرفی چه بسا افرادی هستند که در این فرایند امتیاز بالایی کسب میکنند، اما به دلیل عدم استمرار در ارزیابی این شاخصها و فقدان یک نظام مستمر گزینشی دچار فساد شده و بعضاً بهعنوان متخلف باید تحت پیگرد قرار گیرند؛ این امر در خصوص مدیرانی که مدت زمان زیادی صاحب منصب هستند نیز مصداق دارد. حال اینکه چرا چنین شده است نیازمند تحلیلهای دقیق و عمیق در این حوزه است.
عدم توجه به چنین مواردی موجب میشود افرادی در مسند قدرت قرار بگیرند و برنامههای دشمن را در این حوزه اجرا کنند، مدیرانی که با ظاهر صلاحیت دار در مسندهای مهم و تاثیرگذار و اهداف دشمن را محقق میکنند.
فردی که تخصص ندارد و متولی امری میشود، زمانی را صرف یادگیری خود میکند که این زمان بسته به سطح یادگیری فرد متفاوت است؛ اگر در این دوره یادگیری اگر تصمیمی بگیرد که اثربخش نباشد نه تنها برنامهها را عقب انداخته است، بلکه بر گردن ذینفعان آن تصمیم هم مدیون است، او هم زمان را تلف کرده و هم منابع انسانی و مادی را که بیشتر آن حق الناس است.
انتصاب مدیران بر اساس جناح سیاسی و خارج از تخصص است
همانگونه که در ابتدای این مطلب در کلام امام صادق (ع) و رسول اکرم (ص) آمده است، تخصص امری ضروری است که مسئولان و مدیران به ویژه در جامعه اسلامی باید دارا باشند.
هم تقوا و تعهد لازم است و هم تخصص؛ اما متاسفانه در طی این سالهایی که از انقلاب اسلامی گذشته است و دولتهای متعدد که عموماً هشت سال بر مسند اداره کشور بودهاند اینگونه دیدگاهی نداشتند.
دولتهای اصولگرا و اصلاح طلب متعهدین به جریان خود را به مسند مدیریت بردند، اما گاهاً دیده شده که آن فرد تخصص لازم برای آن مسند را ندارد؛ یادمان نرود بیت المال تنها اموال و پولهای دولت نیست، این پست سازمانی نیز بیت المال محسوب میشوند.
فردی که تخصص ندارد و متولی امری میشود، زمانی را صرف یادگیری خود میکند که این زمان بسته به سطح یادگیری فرد متفاوت است؛ اگر در این دوره یادگیری اگر تصمیمی بگیرد که اثربخش نباشد نه تنها برنامهها را عقب انداخته است، بلکه بر گردن ذینفعان آن تصمیم هم مدیون است، او هم زمان را تلف کرده و هم منابع انسانی و مادی را که بیشتر آن حق الناس است.
قوانین حوزه مدیریت منابع انسانی این تخصص را در قالب شرایط احراز شناسایی کرده است، به عنوان مثال فردی که نامزد پست مدیریت امور اداری است بر اساس شرایط احراز باید در یکی از رشه های تحصیلی مدیریت فارغ التحصیل شده باشد و انتصاب فردی خارج از شرایط احراز درج شده در طبقه بندی مشاغل اتلاف منابع سازمانی محسوب میشود که در اختیار آن مدیر قرار دارد؛ امید است روزی در این کشور مدیران هم متخصص باشند و هم متعهد نه اینکه تخصص داشته باشند، اما تعهد نداشته باشند و یا تعهد داشته باشند و فاقد تخصص باشند.
شرایط تخصص و مهارت برای قبول مدیریت
بر اساس نظریات و اصول مدیریت، مدیران باید در سه حوزه تخصص یا مهارت داشته باشند؛ این مهارتها شامل: مهارهای ادراکی و حل مسئله، مهارتهای انسانی و مهارتهای فنی است.
منظور از مهارتهای ادراکی و حل مسئله آن دسته از مهارتهایی است که یک مدیر باید در شناسایی مسائل سازمان و بررسی آن به کار ببرد تا مسائل سازمان را بهدرستی ادراک کرده و برای آن مسائل راه حل ارائه دهد و آنها را از سازمان مرتفع نماید.
مهارتهای انسانی دستهای از مهارتهای مورد نیاز یک مدیر است که در ارتباط با مدیریت منابع انسانی قرار دارد؛ منابع انسانی مهم ترین سرمایه سازمان است که سازمانها حتی با پیشرفت تکنولوژی نیز از آن بینیاز نیستند؛ این نوع از مهارتها کلیه امور مربوط به سیاستگذاری منابع انسانی و نحوه ارتباط با انسانها را شامل میشود.
یکی از محورهای مهم این مهارتها همان مبحث رهبری و هدایت است که شامل استخدام، ارتباطات و انگیزش کارکنان است، مهارتهای فنی شامل مجموعه از مهارتها است که فرد در حوزه عملیاتی و تخصصی از آنها استفاده میکند و مرتبط با حوزه تخصصی است که سازمان در آن حوزه فعالیت دارد؛ این مهارت از سازمانی به سازمان دیگر بنا به فعالیت آن سازمان متفاوت است.
این مهارت در سازمانی که تولید قطعات خودرو میکند مرتبط با حوزه خودرو و آن قطعه خاص است و در سازمانی دیگر متناسب با محصولاتی که تولید میکند یا خدماتی که ارائه میکند از یکدیگر قابل تفکیک است.
پژوهشگر حوزه مدیریت و کارآفرینی، خبرنگار