• امروز : شنبه, ۲۴ آبان , ۱۴۰۴
  • برابر با : Saturday - 15 November - 2025
7
آنچه برای بهبود وضعیت جاری کشور ضروری است:

بحران اعتماد، نتیجه غیبت نظام پاسخگویی در ایران

  • کد خبر : 5266
  • 15 مهر 1404 - 19:20
بحران اعتماد، نتیجه غیبت نظام پاسخگویی در ایران
مدیران می‌آیند، تصمیم می‌گیرند و می‌روند، بی‌آنکه کسی از آن‌ها بپرسد چرا؟ چگونه؟ با چه نتیجه‌ای؟ از کارخانه‌ای کوچک تا ساختار کلان کشور که این موضوع به بحران اعتماد اجتماعی در کشور منجر شده است.

به گزارش نقطه تسلیم، در مدیریت ۲ واژه وجود دارد که حتی بسیاری از مدیریت خوانده‌ها که مدیر نیستند و بسیاری از مدیران که میریت نخوانده‌اند کمتر به آن توجه کرده‌اند.

حتی در نظام مدیریت کشور که در قالب آیین‌نامه و بخشنامه‌های مصوب وجود دارد، به آن توجه نشده و این واژه‌ها شامل مسوولیت (responsibility) و پاسخگویی (accountability) است.

حدود ۲۰ سال پیش در یک پروژه علملیاتی در یکی از کارخانجات لوازم خانگی به اجبار درگیر پروژه‌ای شدم که زیر ساخت مدیریت ایزو بود، این بخش وظیفه شناسایی مسوولیت و پاسخگویی برای هر پست را بر عهده داشت که آنجا متوجه شدم مدیران به طور کامل وظایف خود را انجام نمی‌دهند و در قبال این مسوولیتهای ناقص نیز پاسخگو نیستند.

به عبارت ساده مسوولیت آن بخش از وظایفی است که بر عهده فرد قرار دارد و عمدتاً متمرکز بر کار و وظیفه است؛ اینکه چه کاری باید انجام شود، به عنوان مثال مسوولیت آتش نشان، خاموش کردن آتش است یا مسوولیت یک مدیر مالی تهیه گزارش‌های مالی است یا مسوولیت مدیریت ترافیک در درون شهر بر عهده سازمان ترافیک و در خارج از شهر بر عهده راهداری و حمل و نقل و جاده‌ای و پلیس راه است.

اما پاسخگویی بیشتر متمرکز بر پیامدها و نتیجه است و یک مدیر یا یک سازمان باید در خصوص پیامدها و نتایج تصمیماتی که گرفته پاسخ دهد، به عنوان مثال نهادهای مسوول در سال ۱۳۸۶ زمانی که برف و کولاک شدیدی در استان قزوین رخ داد در قبال بی‌توجهی به هشدارهای هواشناسی که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از هموطنان شد، باید پاسخگو باشند، یا به عنوان مثال سازمان‌های متولی امر فرهنگ در کشور و به تبع آن در استان باید در قبال انحرافات فرهنگی موجود و نیز تهاجم فرهنگی در نسل جوان پاسخگو باشند.

تجربه شخصی نگارنده نشان می‌دهد که اغلب مدیران ایرانی پاسخگوی عملکرد خود نیستند و حتی برخی از مدیران مسوولیت وظایف خود را نمی‌پذیرند.

براساس قانون، وظایف هر سازمان یا پست سازمانی به وضوح مشخص و مصوب شده است، به عنوان مثال وظایف معاون امور اقتصادی و توسعه منطقه‌ای استاندر مشخص است و یا قانون، وظایف مدیر شهرستانی یک اداره کل را مشخص کرده است، اگر چه ممکن است با توجه به تغییرات فناوری این وظایف به روز نشده باشد، اما وجود دارد و افرادی که یک پست را تصدی می‌کنند، مسوول وظایفی هستند که بر اساس قانون باید انجام دهند.

تا اینجا مسئله خیلی نگران کننده نیست، اما وقتی موضوع پاسخگویی به میان می‌آید، موضوع مهم‌تر می‌شود، آن هم در جامعه اسلامی که روایات اسلامی بر آن تاکید زیادی دارد.

پیامبر اکرم (ص) فرمود: بدانید که همه شما مسئولید و همه شما نسبت به زیردستانش بازخواست مى‌شوید؛ فرمانرواى مردم، مسئول مردم است و نسبت به زیردستانش بازخواست مى شود. مرد، سرپرست خانواده است و نسبت به آنان، بازخواست مى‌شود؛ زن مسئول خانه، شوهر و فرزندان است و در برابر آنان، بازخواست مى‌شود؛ حتی برده مسئول مال مالک خود است و در برابر آن، مسئولیت دارد. پس بدانید که همه شما مسئولید و همه تان در برابر زیردستان خود، بازخواست مى‌شوید.

بر اساس این کلام نورانی، کسانی که مسوولیت اجرایی ندارند باید پاسخگو باشند، چه برسد به کسانی که در جامعه اسلامی مسوولیت امور و جامعه را بر عهده دارند.

مدیر باید در قبال بودجه‌ای که برای رفاه کارکنان اختصاص داده شده ولی آن را صرف بدهی‌های سازمان کرده پاسخگو باشد، مدیر صنعت خودرو در مورد کیفیت پایین خودرو و تلفات جانی باید پاسخگو باشد، شهردار در قبال تصمیمات اشتباهی که گرفته باید پاسخگو باشد، اما به چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آیا در کشور جمهوری اسلامی ایران چیزی با عنوان پاسخگویی مدیران وجود دارد؟ آیا یک مدیر در قبال تصمیمات و اقداماتی که انجام داده است حتی در آینده پاسخگو است؟

رییس جمهوری که بودجه نظامی کشور را کاهش داده و نظامیان مجبور شدند برای تامین هزینه‌های توسعه دفاعی، زمین بفروشند امروز باید در قبال همه پیامدهای کاهش بودجه نظامی پاسخگو باشد، آن مدیری که راه را تعمیر و بازسازی نمی‌کند و در این مسیر انسان‌ها جان خود را از دست می‌دهند باید در قبلا جان آدم‌ها پاسخگو باشد و هزاران نمونه از تصمیماتی که با سرنوشت افراد و کشور گره خورده و هیچ نهادی او را وادار به پاسخ نکرده و او نیز هرگز در این خصوص پاسخ نداده است.

به طور قطع اگر مدیران در قبال عملکرد خود پاسخگو باشند و یک نظام پاسخگویی در کشور طراحی و اجرا شود دیگر هیچ مدیری نمی‌تواند عملکرد ضعیفی داشته باشد یا تصمیماتی بگیرد که پیامدهای ناگواری برای جامعه ایجاد کند.

با توجه به وضعیت حساس کشور و مشکلات اقتصادی مردم، ضروری است یک نهاد بالادستی که هیچ گونه وابستگی به دستگاه‌های اجرایی ندارد، همچون قوه قضاییه و یا نهاد مشابه مثل سازمان بازرسی، نظام پاسخگویی مدیران را طراحی و پیاده سازی نماید تا مدیران را پاسخگو کند.

شاید عبارت “بانیان وضع موجود” را بارها و بارها در رسانه‌ها شنیده باشیم و اینکه برخی مطالبه می‌کنند که آنها در قبال این وضعیت جاری باید مجازات شوند، اما این نیاز به چارچوب و سازوکار دارد.

آنچه این روزها نقل محفل است، مکانیزم ماشه است، اگر آن فردی که به دروغ گفت نام ماشه نیامده و اسنپ بک نیست، توسط دستگاه‌های نظارتی و امنیتی مورد محاکمه قرار گیرد،‌ دیگر کسی جرات دروغ گفتن به مردم و فریب شهروندان را ندارد و این نشان می‌دهد پس از گذشت نزدیک به نیم قرن از انقلاب اسلامی نتوانسته‌ایم این موضوع را در نظام اسلامی پیاده سازی کنیم، در صورتی که این موضوع در بیانات امامان و معصومان (ع) به کرات آمده و بارها رهبری نیز در این خصوص تذکرات لازم را داده است.

نتیجه عدم پاسخگویی مدیران و مسوولان در جامعه به کاهش اعتماد عمومی منجر شده و سرمایه‌های اجتماعی را از بین می‌برد، در شرایطی که صحبت از وفاق و همدلی به میان است، شاید بهتر باشد یک بار برای همیشه بر نظام پاسخگویی تمرکز کرده و سرانجام کارها را برای پیشبرد اهداف کشور تسهیل کنیم.

اینکه که مسوولیت با چه کسی است نشان می‌دهد که آن فرد چه وظایفی را برعهده دارد و چه کارهایی را باید انجام بدهد، به نوعی مسوولیت رویکردی رو به جلو دارد در صورتی که پاسخگویی رویکردی رو به عقب دارد و نتایج و پیامدهای رفتارها را می‌سنجد که باید افراد در قبال آن پاسخگو باشند.

متاسفانه در جمهوری اسلامی ایران افراد مختلف با صلاحیت و بدون صلاحیت مسولیت‌های مختلفی را در سطوح عالی و خرد بر عهده می‌گیرند و نه تنها مسوولیت اصلی خود را انجام نمی‌دهند، بلکه در قبال عملکرد خود نیز پاسخگو نیستند.

البته اینکه مدیران در قبال عملکرد خود پاسخگو نیستند به آن معنی است که کسی یا نهادی وجود ندارد که آنها را پاسخگو کند، یعنی پس از اینکه دوره مدیریت یک فرد به پایان می‌رسد، آن فرد دیگر برای همیشه خداحافظی می‌کند در صورتی که ضروری است او در قبال تک تک تصمیماتی که گرفته است پاسخگو باشد، برخی اوقات پیامدهای برخی تصمیمات آنی نیست و در طولانی مدت مشخص خواهد شد.

بارها و بارها در تلویزیون دیدیم که در کشورهای آسیای شرق مدیران به خاطر یک اشتباه در مدیریت خود از مردم آن کشور عذرخواهی کرده و یا سیستم نظارتی آن کشور یک مدیر را از طریق نظام پاسخگویی مورد سوال قرار داده است، اما در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد و ضروری است در اسرع وقت با مشارکت مردم این نظام طراحی و پیاده‌سازی شود./

۵/۵ - (۳ نفر)
محمدامین نایبی

پژوهشگر حوزه مدیریت و کارآفرینی، خبرنگار

لینک کوتاه : https://noghtetaslim.ir/?p=5266

نظر شما

اشتراک
Notify of
0 نظرات
Newest
Oldest بیشترین رای
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات
0
دیدگاه شما برای ما سازنده است، لطفا نظر دهیدx